خلاصهٔ داستان فیلم:
فیلم سافراجت با تصاویری از چرخدندهها و تسمهها آغاز میشود، یادآور دوران انقلاب صنعتی و شرایط سخت کارگران. شخصیت اصلی، مود، زنی کارگر و مادر است که در کارخانهای با محیطی سخت و آزارهای صاحب کارخانه مواجه است. نخستین مواجهه او با سافراجتها هنگام شکستن ویترین مغازهای رخ میدهد که زندگی محدود او را به چالش میکشد. این اتفاق، مود را به شکلی ناخواسته وارد جریان مبارزات زنان برای حق رأی میکند، هرچند ابتدا نسبت به این گروه مقاومت نشان میدهد و خود را عضوی از آنها نمیداند. فیلم، با تمرکز بر شخصیت خیالی مود، بیش از آنکه به چهرههای واقعی تاریخی مانند امیلی پنکهرست و امیلی دیویسون بپردازد، روایتی احساسی و شخصی را ارائه میدهد. این انتخاب به فیلمساز امکان داده تا با بهرهگیری از چالشهای احساسی مانند جدایی مود از فرزندش و طلاق، مخاطب را تحت تأثیر قرار داده و همذاتپنداری او را برانگیزد.